گزارش صعود به قله آتش کوه به ارتفاع 3850 متر

گزارش صعود به قله آتش کوه به ارتفاع 3850 متر ( جمعه بیست و یکم آبانماه 1395 )

با توجه به اعلام قبلی درخصوص برنامه دوم از سری برنامه های ششماهه دوم سال در ساعت چهار صبح روز جمعه بیست و یکم آبان 95 از محل ضلع جنوبشرقی پارک وِی بسمت روستای افجه یکی از روستاهای توابع لواسان براه افتادیم.

(من و آقای سید علیرضا وزیری چیمه )

ساعت چهار و چهل و هشت دقیقه صبح به محل پارک ماشین در روستای افجه رسیدیم .

هوا تاریک بود ، ستاره های راه شیری خبر از آسمانی صاف به ما میدادند.

کمی صبر کردیم تا بعد از اذان صبح و خواندن نماز حرکت کنیم .

دو ماشین دیگر آمدند که در آن هرکدام دو کوهنورد بود آنها رفتند .. سرمای هوای صبحگاهی باعث شد لباس

پُلارمان را بپوشیم و کلاهمان را تا پائین گوشها بکشیم .

بعد از خواند نماز در ساعت پنج و بیست دقیقه صبح چراغ سری را روشن کرده و حرکت کردیم .

در تاریکی از کنار کافه عمو حجت گذشتیم .

هوا کم کم روشن می شد و از سرمای آن کاسته می شد .

به آخر روستا رسیدیم .

نرسیده به دشت هویج در یک دو راهی روبروی کلبه ای با سقف قرمز بسمت چپ مسیر رفتیم .

( سمت راست منتهی به دشت هویج و کسانی که قصد صعود به قله های # پرسون و # ریزان را دارند از آنجا

می روند . برای رسیدن به قله های  # آتشکوه و # ساکا از سمت چپ پاکوبی که ابتدا سرازیر هست

می رویم )

مسیر پاکوب بود  و مشخص .....

به  غیر از ما هیچ کوهنورد دیگری در آن مسیر نبود .. صدای کبک سکوت دشت را می شکست .

بعد از دو ساعت راه رفتن در یک شیب ملایم و گذشتن از درختان رنگارنگ پائیزی به کلبه ای که ظاهرا انباری بود رسیدیم .

دو نفر را دیدیم که از روستا بسمت بالا میامدند و راهشان از همون مسیری بود که ما می آمدیم .

از کلبه رد شدیم شیب تقریبا تندتر شد . برف روی یال نشسته بود ، بعد از پیمودن شیب در کنار یک تخته سنگ

استراحت کرده و صبحانه خوردیم ، آماده شدیم که مسیر را از سمت چپ شیب بسمت دو راهی آتشکوه و

ساکا ادامه دهیم که آن دو کوهنورد به ما رسیدند.

( آقای فرید کازرونی و آقای رضا جزایری )

بعد از سلام و احوالپرسی با هم ادامه مسیر دادیم .

یال منتهی به دو راهی قله ها را تِراوِرس کردیم از همان ابتدا برف کوبی کردیم تا آخر یال ....

طولانی بود و نفس گیر و با شیب تند و تیز .

• ( درحین برف کوبی  گاهی نیم نگاهی به پرتگاه عمیق سمت راستمان می کردم .. از هراس لیز خوردن باتوم ها را محکم تر در برف فرو می کردم بغل کفش هایم را  به سمت کوه می چسباندم . ) ¹

آبشاری در سمت شمالغربی دره دیده می شد.

دو همنوردمان قصد داشتند بعداز صعود آتشکوه به قله ساکا بروند ، برای همین عجله داشتند و بسرعت بسمت

قله حرکت کردند.

ما هم تقریبا در یک کیلومتری آنان بودیم.

مسیر با گِل های بسیار لغزنده تا روی تیغه ها ادامه داشت . از پائین کنار تیغه ها عبور کردیم  و خود را تا روی

خط الرأس کشاندیم

بالای خط الرأس برف بود از آنجا قله دیده می شد . آقای کازرونی و آقای جزایری روی قله بودند و با عجله

داشتند برمیگشتند.

پائین قله با آنها عکس یادگاری انداختیم و جدا شدیم.

ساعت 11 صبح روی قله رسیدیم

قله های مهرچال و پیرزن کلوم در سمت شمالغرب قله و توچال جنوبغربی و دماوند در شمالشرق خودنمایی

می کردند.

چهل و پنج دقیقه روی قله به تماشای طبیعت بکر و زیبای اطراف نشستیم .

روی قله ساکا چند کوهنورد دیده می شد.

ساعت یازده و چهل و پنج دقیقه فرودمان را از همان مسیری که آمده بودیم شروع کردیم . چند کوهنورد دیگر از

روی تیغه ها بسمت قله می رفتند.

ساعت سه عصر روز جمعه بیست و یکم آبان 1395 به روستای افجه رسیدیم .

توضیح : در مسیر هیچگونه رود یا چشمه ای دیده نشد.

• ¹ # زهرا خلیلی – (خودم)

 برای بزرگ نمایی روی عکس کلیک کنید.

نفرات از راست : آقای سید علیرضا وزیری چیمه - رضا جزایری - زهرا خلیلی

نفر وسط آقای فرید کازرونی

خودم ایستاده بر قله